جدول جو
جدول جو

معنی شکسته رنگ - جستجوی لغت در جدول جو

شکسته رنگ
(شِ کَ تَ / تِ رَ)
زردرنگ. (ناظم الاطباء). مراد از زردرنگ. (آنندراج) (غیاث)
لغت نامه دهخدا
شکسته رنگ
زرد رنگ
تصویری از شکسته رنگ
تصویر شکسته رنگ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکسته بند
تصویر شکسته بند
کسی که استخوان های شکستۀ بدن را می بندد و معالجه می کند، آروبند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ / تِ رَ)
زردآلو، هلوی بی پرز و شلیل. (ناظم الاطباء). رجوع به شفترنگ شود، نوعی از گزر شیرین و سپید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شِ تَ / تِ رَ)
شفترنگ. (ناظم الاطباء). رجوع به شفترنگ شود
لغت نامه دهخدا
کسی که استخوانهای شکسته را میبندد و پیوندهای در رفته را جبیره میکند، استخوان بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکسته بند
تصویر شکسته بند
((~. بَ))
کسی که استخوان های شکسته یا از جا در رفته را جا می گذارد
فرهنگ فارسی معین
آروبند، ارتوپد
فرهنگ واژه مترادف متضاد